حقوق مرگ در نهج ‌البلاغه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

یکی از معانی حق، تکلیف است که در قاموس دین از امر و نهی­های شارع مقدس و عباراتی از بیانات معصومین (ع) انتزاع می­گردد. حق در این معنا به عنوان امری دو سویه در کلام امیرالمؤمنین علی (ع) مطرح شده است؛ به این معنا که هر جا حقی برای کسی باشد، تکلیفی نیز بر عهده اوست که باید در قبال دیگرانی که ملزم به رعایت حقوق او هستند، آن تکالیف را ادا کرده، حقوق متقابل آنها را پاس بدارد. حقوق، انواع و اقسام مختلفی دارد که یکی از تقسیمات آن حق­الله و حق­النّاس است. از میان مجموعه حقوقی که انسان دارد، حق حیات به عنوان یکی از حقوق اساسی او مطرح است که رابطه­ای تنگاتنگ با مرگ دارد. مرگ نیز چون حیات، حقی است که خداوند تعالی نسبت به انسان بر خود فرض کرده و انسان نیز متقابلاً باید وظایفی را در قبال آن مراعات نماید تا در هنگام مرگ با خیالی آسوده و به آسانی از این جهان رخت بربندد. مجموعه این وظایف، تحت عنوان کلی «حقوق مرگ» نامگذاری شده که عبارت است از: یادآوری مرگ و عبرت از مرگ گذشتگان، نزدیک پنداشتن مرگ و آمادگی برای آن، غنیمت شمردن فرصت برای توبه، تقواپیشگی و انجام کار خیر، پرهیز از دنیاپرستی و مراقبت در مال­اندوزی، شتاب در انجام وصیت، اشتیاق به شهادت و عدم آرزوی مذموم مرگ.
در این نوشتار، حقوق مرگ از منظر نهج البلاغه مورد بررسی قرار گرفته است.

کلیدواژه‌ها